کامران نوربخش
کامران نوربخش

کامران نوربخش

خیابان ها خودشان را قدم می زنند

خیابان ها خودشان را قدم می زنند
چهارراه ها در هم گره خورده اند
میدان آن قدر دور خودش دور زد
تا به پای ساعت پیر شد
پارک شهر در گذشته
در گذشته است
و من دیوانه ای هستم
که هنوز دارم در این شهر
دنبال تو می‌گردم.